معمار کویر
معماری گمشده این عصر است ...دریابش...

ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی برو بچ معماری بجنورد یونیورسیتی!

خب یه ترم دیگه هم گذشت با همه ماجراهاش.که ماشاا... اینقدر نمی تونیم از هم دل بکنیم که تا نصفه تعطیلات هم من یکی که شخصا با بچه ها درگیر بودم (اینطوری گاهی اوقاتم اینطوری). به هر حال گذشت با همه خوب و بدش.با همه عاشقیاش با همه خستگیاش

ترمو خوب شروع نکردیم ولی به لطف پروژه سازه خوب تموم کردیم.فک می کنم بچه ها خوب همو شناختن تا حدودی.البته خب یه اتفاقایی هم .... . بی خیال.اینا همه نشانه های همدلیه.

خب ترم جدیدم داره شروع میشه.امیدوارم این ترم خوب شروع شه و خوبم تموم شه.و برای همه هم آرزوی هدفمندی و موفقیت رو دارم.

 

هرکی هر خاطره قشنگی از این ترم داره بگه.

من هیچ وقت اون روزی که فهمیدیم آقای نیکدل دایی شدن و خودشون اقرار کردن  که (چایی داغه دایی چاقه )رو فراموش نمی کنم.و همچنین خاطرات سازه رو.

منتظر خاطراتتون هستم.





تاريخ : شنبه 21 بهمن 1391برچسب:,
ارسال توسط آتنا



اسامی مستعار:اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابك، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانكر و لاك پشت صدا خواهند زد.

پرداخت صورتحساب میز:
وقتی صورتحساب را می آورند، با اینكه كلا 15هزار تومان شده، بابك، سامان، آرش و مهرداد هر كدام 10 هزار تومان روی میز میگذارند. وقتی دختران صورتحساب را دریافت میكنند، ماشین حسابهای جیبی خود را بیرون می آورند.

پول:یك مرد 2000 هزار تومان برای یك جنس 1000 تومانی مورد نیازش می پردازد. یك زن 1000 تومان برای یك جنس 2000 تومانی كه نیازی به آن ندارد می پردازد.

بگو مگوها:حرف آخر را در جر و بحث ها زنان میزنند. هر چیزی كه یك مرد بعد از آن بگوید، شروع یك بگو مگوی دیگر خواهد بود

آینده:
یـك زن تا زمانیكه ازدواج نكرده نگران آینده است. یك مرد تا زمانیكه ازدواج نـكرده هرگز نگران آینده نخواهد بود.

موفقیت:
یــك مرد موفق كسی است كه بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میكند درآمد داشته باشد. یك زن موفق كسی است كه بتواند چنین مردی را پیدا كند.

ازدواج:یك زن به امید اینكه شوهرش تغییر كند با او ازدواج میكند،ولی تغییر نمیكند. یك مــرد به این امید با همسرش ازدواج میكند كه تغییر نكند، ولی تغییر میكند.

بلوغ:زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران 17 ساله میتوانند مانند یك انسان بالغ رفتار كنند. اغلب پسران 17 ساله هنوز در عالم كودكانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است كه اكثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میكنند.

قهوه تلخ:فرض كنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال قهوه تلخ شروع به پخش می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میكنند، و حتی ممكن است ادای جهانگیر شاه دو لو را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شكایت منتظر تمام شدنش میشوند.

دست خط:مردها زیاد به دكوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده میكنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده كرده و به "ی" ها و "ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی كه توسط یك زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد تركتان كند، در انتهای یادداشت یك شكلك در انتها آن میكشد.

حمام:یك مرد حداكثر 6 قلم جنس در حمام خود دارد - مسواك، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یك قالب صابون و یك حوله. در حمام متعلق به یك زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یك مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی كند.

خواروبار:یك زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یك مرد آنقدر صبر میكند تا محتویات یخچال ته بكشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را كه خوب بنظر برسر می خرد.

بیرون رفتن:وقتی مردی میگوید كه برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی برای بیرون رفتن حاضر است. وقتی زنی میگوید كه برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی 4 ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود.

گربه:زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میكنند.

آینه:
مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چك میكنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میكنند -- آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه، برشته كننده ها، سر طاس آقای زلفیان...

تلفن:مردان تلفن را به عنوان یك وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای كوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یك زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت كنند.

آدرس یابی:وقتی یك زن در حال رانندگی احساس میكند كه راه را گم كرده، كنار یك فروشگاه توقف كرده و از كسی كه وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: "فكر كنم یه راه بهتر پیدا كردم،" و "میدونم كه باید همین نزدیكی باشه، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم."

پذیرش اشتباه:زنان بعضی اوقات قبول میكنند كه اشتباه كردند. آخرین مردی كه اشتباهش را پذیرفته 25 قرن پیش از دنیا رفته است.

فرزند:یك زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دكتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیك و صمیمی، قرارهای رمانتیك، غذاهای مورد علاقه، اسرار، آرزوها و رویاها. یك مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد كم سن و سال هم در خانه زندگی میكنند.

لباس شیك پوشیدن:یك زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیك می پوشد. یك مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میكند.

شستن لباسها:
زنان هر چند روز یك بار لباسهایشان را میشویند. مردها تك تك لباس های موجود در كمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیكه لباس تمیزی باقی نماند، یك لباس كثیف بر تن نموده و كوه ایجاد شده از لباسهای چرك خود را با آژانس به خشك شویی منتقل میكنند.

عروسی:هنگام یاد كردن از عروسی ها، زنان در مورد "مراسم جشن" صحبت میكنند، مردان درباره "میهمانی های دوران مجردی."

اسباب بازی:دختران كوچك عاشق عروسك بازی هستند و وقتی به سن 11 یا 12 سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فكر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و كوچك، تلفنهای اتومبیل، مخلوط كن و آب میوه گیری، اكولایزرهای گرافیكی، آدم آهنی های كنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی كه روشن و خاموش شده، سر و صدا كند و حداقل برای كار كردن به شش باتری نیاز داشته باشد.





تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,
ارسال توسط آتنا


 

کروکی ،یعنی معصومیت،یعنی نمی دانم و می جویم،یعنی پذیرای آنچه هستم که به سوی من می آید.

 

 

 می بینم،می کشم،همنوا می شوم و می آفرینم آنچه را خدا آفریده.

 

 

نقطه می گذارم در هرجا،بعد اولین مقصد و بدان میرسم با خودم،با وجودم،غلط یا درست.می پیمای،نه ناقص که کامل،که مهم عمل کردن است،مهم همنوا شدن است.

 

 

  در هر حال فرقی نمی کند،تو موفق نخواهی شد مانند آن را بیافرینی و آگر بیافرینی آن بوده است.تو کاری نکرده ای،پس خودت باش.گوش کن؛حرفت را بزن،و تمام کن.درست یا غلط مهم نیست،بگذار نسیم زندگی،وارد کارت شود.آن را خالی بگذار تا به واسطه ی روح انسان ها پر شود و شکل بگیرد.

 

 

خط را و نقطه را زندگی کن.بله؛نکش،زندگی کن؛که هر لحظه زندگی است.

 

 

  هر خط . هر نقطه زندگی است،نه در پی چیزی،نه برای چیزی.

 

 

  خود را رها کن،با حوصله،بدون ترس،با قدرت و مقتدر و آزاد باش و لذت عضویت در جهان هستی،لذت مخلوق بودن را با وجود خود دریاب.

 

 

  به زیبایی بنگر،آنها را لمس کن و حس کن.سعی نکن مردم را مجبور کنی از چشم تو به  آفریده ها نظر افکنند و از نگاه تو جهان را زندگی کنند.با قلب خود و با حرکت خود سفر کن.با مردم زندگی کن.روی زمین،در کنار خانواده،مردم و طبیعت.

 

 

  خط بکش.نه برای خط کشیدن،نه برای ثبت چیزی،نه برای اثبات چیزی،فقط خط بکش،تا زندگی کنی طبیعت را،جهان را و مردم را.

 

 

ببین و دوباره ببین.بکش و دوباره بکش و نخواهی یافت،تفاوتی بین خط با خط؛بین انسان با انسان،بین فقیر و غنی؛بین سیاه و سفید،بین رنگ با رنگ.

 

 

   و حال می توانی دوست داشته باشی و همراه باشی.

 

 

دریاب آنچه را دیده نمی شود،و بکشآنچه را کشیده نمی شود،نیستی را بکش،تا هستی را دریابی.تا هستی را بشناسی.تا خدا را ببینی.

 

 

  بیندیش و به فرجام  و به فرجام آنچه گذشته و به حال رسیده و نرسیده و به خال برس و در اینجا باش تا درست باشی تا باشی.

 

 

  خط را رها کن،نقطه را رها کنفخود را رها کن که همه بهانه است،فقط ببین و دریاب

 

 

فچه فرقی دارد،از تو چیزی به یادگار بماند.آن هنگاه که شکوفه ی درخت گیلاسهنوز هست،آب جاری است و کوه صبور و مقتدر در زیر پای مردم فتح می شود.

 

 

بو کن نسیم را،بپوش آن را و غرق شو در نیستی آنچه هست.

مرتضی صدیق(مدرس دانشگاه علم و صنعت ایران)

 

 





تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,
ارسال توسط آتنا

 

اين سازه، ابتكاري با هدايت دانشجويان دانشكده معماري مك گيل، در جستجوي روش هاي جديد معماري ست. اين پاويون، نمايشي...

عکسا و بقیه مطلب در ادامه مطلب!!!



ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,
ارسال توسط آتنا

تصاویر جدید فضایی از نقاط مختلف جهان در شب نشان داده که کشورهای غربی در مقیاس سرسام‌آوری از اتلاف انرژی و آلودگی نور قرار دارند.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در هنگام شب، لندن مانند یک نقطه سوزان دیده شده که می‌تواند تنها با نمایش نور خود برق مورد نیاز ایرلند را تامین کند.

در این تصویر می‌توان به مقایسه کشورهای جهان سوم در آفریقا، آمریکای جنوبی و بخشهای وسیعی از آسیا پرداخت که تقریبا در تاریکی کامل هستند.

هر ساله لندن به مصرف 150 هزار گیگا وات ساعت انرژی می‌پردازد که با مصرف کشورهایی مانند پرتغال و یونان برابر است.

در حال حاضر 50 درصد از جمعیت انگلیس قادر به مشاهده ستارگان زیادی نیستند چرا که آسمان شب با آلودگی نور اشباع شده است.

این تصاویر توسط یک دانشمند موسوم به فلیکس فاراند دشینس با استفاده از اطلاعات جمع‌آوری شده توسط ماهواره‌ها ایجاد شده که به تاکید بر تضاد میان جهان اول و جهان سوم می‌پردزاند.

این تصاویر نمایی از منطقه پر جمعیت رود نیل در مصر ارائه کرده که مانند یک راه سوزان در میان تاریکی شمال آفریقا مشخص بوده، در حالیکه ژاپن کاملا غرق در نور است.

در این تصاویر آمریکا در شی درخشیده اما در جنوب مرزهای آن، کشورها تقریبا بدون نور بوده و در آسیای مرکزی، هند و استرالیا به ندرت چراغ روشنی دیده می‌شود.

 

عکس ها در ادامه مطلب



ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 27 تير 1391برچسب:متفرقه,علمی,فیزیک,
ارسال توسط آتنا

 try to say  

اين سوالات واسه همه پيش اومده ولي هميشه ازشون رد می شیم ؟؟؟ ...

 

چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟

چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟

چرا به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟
چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟

چرا تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟
چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟
چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟
چرا وقتی باطری کنترل تلوزیون تموم میشه دکمه هاشو محکمتر فشار میدن !؟

چرا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟
چرا اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟

چرا مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟

چرا وقتی پشت سر یکنفر صحبت میکنن اصلا فکر نمیکنن این غیبته؟
چرا زنها تو هر مهمونی نباید لباس تکراری بپوشن؟

چرا تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟
چرا وقتی شکلات تعارف میکنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟

چرا با اینهمه شاعری که در طول تاریخ دارن شعر ترانه هاشون رو مریم حیدرزاده میگه

چرا سه تار سه تا تار نداره؟
 چرا زنها وقتی ابرو بر می دارن روحیشون بهتر میشه؟(چه ربطی داره ابرو با روحیه؟)
چرا وقتی داماد می رقصه بهش پول می دن؟ مگه داماد رقاصه؟
چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟
چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟
چرا وقتی به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟
چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟
چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟
چرا سر عقد عروس دفعه سوم میگه بله؟
چرا آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می شن؟
چرا با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می کنند؟





تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط علیرضا افخمی